هوالعلی الاعلی
ناله کن ای دل به عزای علی
گریه کن ای دیده برای علی
کعبه ز کف داده چو مولود خویش
گشته سیه پوش عزای علی
آشنایی با امیرالمونین حیدر
نام : علی
لقب : مرتضی
کنیه : ابوالحسن
نام پدر : عمران ابوطالب
نام مادر : فاطمه
تاریخ ولادت : 13 رجب ( 23 سال قبل از هجرت )
محل ولادت : مکه مکرمه خانه خدا
مدت امامت : 30 سال
مدت عمر: 63 سال
تاریخ شهادت : 21 رمضان المبارک سال 40 قمری
علت شهادت : تحریکات قطام
نام قاطل : عبدالرحمن بن ملجم
محل دفن : نجف اشرف
على امشب چرا بهر عبادت بر نمىخیزد؟
چرا شیر خدا از بهر طاعتبر نمىخیزد؟
خداجوئى که از یاد خدا یکدم نشد غافل
چه رو داده که از بهر عبادت بر نمىخیزد
از آن ضربت که بر فرق على زد زاده ملجم
یقین دارم که از جا، تا قیامتبر نمىخیزد
به محراب دعا در خون شناور گشته شیر حق
دگر بهر دعا آن ابر رحمتبر نمىخیزد
ز کینه ابن ملجم آتشى افروخت در عالم
که زین آتش بجز دود ندامتبر نمىخیزد
طبیب آن زخم سر را دید و گفتا با غم و حسرت
على دیگر از این بستر سلامتبر نمىخیزد
نهد سر هر کسى بر آستان مرتضى ای دوست
ازاین درگاه تا روز قیامتبر نمىخیزد
آن شب ستارههاى غمگین، با آه و ناله گرد هم آمده بودند در کوفه مىنگریستند. زمین مىگریست. آسمان نالان بود. دیوارهاى کوفه از ترس حدوث «واقعه» به هم نزدیک مىشدند، شاید جلوگیر آن باشند. پرندههاى نگهبان در چارسوى مسجد کوفه، نگهبانى مىدادند. شب پردههاى مهاجم ضمن این که به یکدیگر نوید مىدادند، ترس و رعب سراسر وجودشان را فرا گرفته بود. آخر حمله به یک فرد نبود، حمله به تمام انبیا و اولیاء و صالحان و صدیقان بود.
مىخواستند عرش خدا را به لرزه در آورند و مىخواستند عروة الوثقاى دین را نابود سازند. ابن ملجم، نماینده خفاشان شب با وحشت، براى رسیدن به آرزوى دیرینهاش، به مسجد آمده و کمین کرده بود. ولى چگونه اقدام به آن کار کرد؟! باید شقاوت و بدبختى، وجود یک به ظاهر انسانى را فراگیرد تا دستش به شمشیر بلند شود و بر فرق قهرمانى فرود آید که برق ذوالفقارش دل یلان عرب را مىلرزاند و زهره قهرمانان را مىشکافت، راد مردى که در برابر اشک یتیمان آید مهربانتر از پدر و مادر بود و با لطف و مهربانى اشکهاى غم دیدگان را پاک مىکرد و دست محبتبر سرشان و مىکشید و با آنان چون فرزندان خویش رفتار مىنمود. چگونه مىتوانست آن اشقى الاشقیا شمشیر زهراگینش را بر سر آن نامتناهى فرود بزند، او که محور مرکزى تمام فضایل بود. آن انسان کاملى که مجسمه تمام نماى رسول خدا و نفس او و برادر او و جانشین به حق او بود. او که نمىتوان با کلمات حقش را ادا کرد و توصیفش نمود، زیرا جز خدا و رسولش کسى نتوانست و نخواهد توانست تا روز رستاخیز او را بشناسد و قدرش را بداند و عظمتش را درک کند، نه آنها که پرستیدنش و نه آنها که پیرویش کردند، همه در شناخت مقامش حیران و سرگردانند.
غمخوار دردمندان امشب شهید گردید
امشب جهان ز فیض حق ناامید گردید
تنها نه خون به محراب از فرق مرتضی ریخت
امشب شرنگ بیداد در کام مجتبی ریخت
امشب به کوفه بذر کفر و ضلال کِشتند
مرغان کربلا را امشب به خون کشیدند
مجددا فرا رسیدن شهادت مولی الموحدین
امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام
رو به تمامی هموطنان عزیزم تسلیت عرض کرده
و در لیالی قدر التماس دعا دارم.